جامعه شنــاسی 2 "محسن محمودی مظفر"

تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان درس جامعه شناسی 2

جامعه شنــاسی 2 "محسن محمودی مظفر"

تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان درس جامعه شناسی 2

پوپولیسم (لیلا ملائـک)

پوپولیسم

پوپولیسم از واژه لاتین popularis یا populus به معنای توده مردم یا عامه گرفته 
شده است. نظریه پوپولیسم بر آرای هربرت شیلر و بر این فرض اولیه مبتنی 
است که عامه مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف می پندارد.از نظر تاریخی 
پوپولیسم برای اولین بار در دهه 1870 میلادی به عنوان یک جنبش اجتماعی در 
بین روشنفکران روسیه موسوم به جنبش ناردنیک ها یا «دوستان مردم» پدپد 
آمد. جنبش دوستان مردم روسیه که از حمایت دهقانان خرده پای این کشور 
برخوردار بود، برای به دست آوردن دو هدف سیاسی بارز، یعنی آزادی سیاسی 
برای توده مردم و گسترش مالکیت خصوصی بر روی زمین مبارزه می کرد. همزمان 
با این جنبش، جنبش پوپولیستی دیگری در غرب آمریکا در یک روند نهادی و 
سازمان یافته پدیدار شد. در سال 1892 میلادی حزب پوپولیست توانست چهار 
کرسی نمایندگی به دست آورد و کاندیدای ویژه ای برای رییس جمهوری معرفی 
کند. در سال 1896 بود که این حزب در درون حزب دموکرات آمریکا ادغام شد و به 
عنوان یک بخش جداناپذیری از جنبش پیشرو این کشور به شمار آمد.
پوپولیسم که در فارسی معادل واژه های عوام گرایی و مردم باوری استعمال شده 
است، دارای چند ویژگی کلی به شرح زیر است: 
1. جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعده های کلی و مبهم، و معمولاً تحت کنترل رهبر فرهمند و شعارهای ضد امپریالیستی. 
2. پیشبرد اهداف سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی توده مردم به اعمال فشار مستقیم بر حکومت. 
3. بزرگداشت و تقدیس مردم یا خلق، با اعتقاد به اینکه هدف های سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمان های سیاسی پیش برود.

پوپولیسم دارای مشخصات عوام فریبی، تقدیس شخص رهبر 
فرهمند، تعصب، تکیه بر توده های محروم، نداشتن ایدئولوژی مشخص، اصلاح 
طلبی، بورژوایی بودن و عناصری از ضدیت با امپریالیسم و ملی گرایی است.
توسعه خواهی و پر و بال دادن به نیروهای وابسته به بازار داخلی و گاه آزادی های 
سندیکایی و دموکراتیک از خصلت های عمده دوران پوپولیسم است
در بحث های نظری پیرامون پوپولیسم، دو نوع رویکرد وجود دارد: در یک نگاه 
پوپولیسم معادل مردم باوری قرار می گیرد و اعطای آزادی ها و امتیازات دمکراتیک 
به مردم و شریک کردن آنان در ساختار قدرت است که در عین حال، در مقابل نخبه 
گرایی و نخبه باوری قرار می گیرد و از بعد سیاسی و اجتماعی چندان مذموم 
نیست. از نگاه دیگر، پوپولیسم به معنای مردمداری است که تزریق نوعی امید 
واهی به جامعه و تأکید بر عقاید فراموش شده توده جامعه است که به بهره 
برداری هایی از جامعه منجر می شود.

به هر روی، پوپولیسم با توده مردم سر و کار دارد و در حقیقت جنبشی توده ای 
است؛ اما به دلیل نداشتن تشکل منسجم و هدف مشخص و واقعی، این جنبش 
ها منسجم تر و دارای تشکیلات منظم بعدی هستند که در ادامه، منویات خود را 
اعمال می کنند. در نگرش پوپولیستی، جهت گیری افکار عامه، به منظور واداشتن 
حکومت به پذیرش منویات مردم، چشمگیر است. در پوپولیسم، اراده جهت دار توده 
مردم نسبت به عدالت خواهی، نقشی بارز دارد و مکانیسم این ارادة جهت دار، 
مؤثرتر و برتر از مکانیسم های سازمان های مختلف است و حکومت ها به طور 
مستقیم و غیرمستقیم، تحت فشار و تأثیر خواست عامه مردم واقع می شوند
برخی تحلیل گران در بحث رهبری امام خمینی (ره) و شیوه بی بدیل ایشان در 
سازماندهی توده عظیم مردم در انقلاب اسلامی ایران، معتقدند که انقلاب 
اسلامی به دلیل نداشتن طرح و برنامه مشخص و روشن برای آینده و مبهم بودن 
غایت حرکت برای مردم و حتی برای رهبران، یک حرکت پوپولیستی بود. در 
حالی که برنامه ها و اهداف امام از برپایی نهضت، اموری مبهم و آرزوهای بلند و 
دور و درازی نبود که دست نیافتنی و آرمانی باشد؛ زیرا نمونه عملی برنامه هایی 
که مدّ نظر امام بود در زمان های گذشته کما بیش محقق شده بود. عمدة 
اشکالاتی که امام به رژیم حاکم داشت به عدم توجه به قوانین شرعی و اسلامی 
در برنامه ریزی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت و وابستگی به بیگانگان 
بازمی گشت. لذا امام با طرح نظریه ولایت فقیه در اواخر دهه 1340 در نجف و چاپ 
آن به صورت جزوه و کتاب در ایران، معتقد بود که تعامل دیانت و سیاست به معنای 
تدبیر امور اجتماعی و سیاسی بر اساس احکام و دستورات شرع، بسیاری از 
مشکلات موجود ایران را حل می کند. این تعامل در برخی دوران ها عملاً اتفاق 
افتاده بود و نتایج فراوانی به بار داده بود. یکی از این نمونه ها ایران دوران صفویه 
است. در زمانی که حکومت صفویه به انحطاط کشیده نشده بود و رابطه دین و 
دولت رابطه ای مثبت بود و حاکمان وقت، خود را مجری دستورات فقهی علما می 
دانستند، نتایجی از این تعامل به دست آمد که ایران را از نظر اقتصادی، سیاست 
بین الملل، علوم عقلی، هنر و معماری، تأمین اجتماعی، امنیت داخلی در اوج قرار 
داد و می توان این دوران را دوران طلایی و اوج تمدن اسلامی دانست. این اوج 
و شکوفایی به حدی است که مراجعه به سفرنامه های سیاحان خارجی نشان 
می دهد، این اقدامات، شگفتی و تحسین ناظران خارجی حتی اروپایی را 
برانگیخته است. علاوه بر روشن بودن کلیات برنامه امام (ره) حتی در بسیاری 
از مسائل جزئی نیز ایشان در پاسخ به سؤالات خبرنگاران به ویژه خبرنگاران 
خارجی در پاریس، جزئیات برنامه های خود در حکومت آتی را تشریح کرد و مواضع 
خود را نسبت به هریک از مسائل مطروحه مثل انواع آزادی (اقلیت ها، مطبوعات، 
بیان، عقیده و مذهب و ...) موقعیت زنان در جامعه و بسیاری مسائل دیگر تشریح 
کرد. میشل فوکو که در همان دوران انقلاب در ایران بسر می برد و مستقیماً 
به میان مردم رفت و با آنها به گفتگو پرداخت، در نقد مبهم بودن تعریف های ارائه 
شده از حکومت اسلامی می نویسد: «وقتی ایرانیان از حکومت اسلامی حرف 
می زنند، وقتی جلوی گلوله در خیابان ها، آن را فریاد می زنند، وقتی به نام آن، زد 
و بندهای حزب ها و سیاست مداران را رد می کنند، و با این کار شاید خطر یک 
حمام خون را به جان می خرند، ... به نظر من به واقعیتی می اندیشند که به 
ایشان بسیار نزدیک است؛ زیرا خود بازیگر آنند.»
مشاهده دقیق و مستقیم و دقت در رفتار سیاسی مردم ایران و توجه به شعارها و 
خواسته های آنها، نشان می دهد که بحث حکومت اسلامی و برنامه های امام 
که در قالب ایدئولوژی اسلام مطرح شد، برای مردم امری روشن و واضح و به تعبیر 
میشل فوکو نزدیک و کاملاً محسوس و دست یافتنی بود. همچنین به دلیل رابطه 
خاص بین مردم و امام خمینی (ره) که رابطه مرجع و مقلد یا حتی رابطه امام و 
امت بود، و این رابطه یک رابطه کاملا معقول است و بر اساس فرایند و کنشی 
عقلانی ایجاد شده است، تحلیل آن بر اساس نظریه رهبری کاریزماتیک و فرهمند 
صحیح نمی باشد. بنابراین نمی توان این حرکت را حرکتی پوپولیستی تلقی کرد. 
امروزه نیز برخی از گروه های سیاسی که از توجه و اقبال مردم محروم شده اند، 
حمایت مردم از گروه های رقیب و توجه و اهتمام مسؤولین به حل مشکلات مردم 
را با عنوان پوپولیسم تفسیر می کنند، در حالی که اقبال همین مردم به خودشان 
را با عنوان دموکراسی و بالارفتن آگاهی سیاسی و افزایش مشارکت سیاسی 
مردم تفسیر می کردند. در یک جمع بندی کلی باید گفت اگر منظور از پوپولیسم، 
مردم باوری و توجه به خواست های اساسی مردم و نزدیکی مردم و مسئولین و 
حضور آنها در متن زندگی و آشنایی با مشکلات آنها از نزدیک و توجه و اهتمام به 
حل این مشکلات باشد، پوپولیسم معنای منفی ندارد و چنین اموری هرچند با 
عنوان پوپولیسم، اموری پسندیده و شایسته و همان سیره معصومین به ویژه 
سیره حکومتی حضرت علی (ع) است. اما اگر پوپولیسم به معنای کلی گویی و 
عوام گرایی و عدم توجه به نظریات کارشناسی و تخصصی باشد قطعاً مذموم 
است و هیچ گروه و دسته ای آن را نمی پذیرد. بنابراین صرف حضور توده ها در 
حرکت های سیاسی ـ اجتماعی و صرف حمایت عموم مردم از یک جریان سیاسی 
خاص و صرف توجه دولت به خواست و اراده های مردم را نمی توان امری 
پوپولیستی و مذموم خواند.






استبداد

تعریف
استبداد از ریشه یونانی به معنای آقا و ارباب گرفته شده است. مستبد(Despot)، حاکمی است خودکامه؛ که قدرتش مطلق، بی‌حد و حصر و فاقد کنترل می‌باشد. استبداد بر حکومت سلطه‌جویی دلالت دارد که هیچ چیز قدرت خودکامه‌اش را محدود و متوقف نمی‌سازد؛ چنانچه قدرت استبدادی با اعمال زور به حفظ خود می‌پردازد و به صورت حکومتی جبار در می‌آید. این اصطلاح معمولاً در جهت توصیف اقتداری که مشروعیتش مورد قبول همگان نیست به کار می‌رود و از استبداد دولت یا استبداد انقلابی یا استبداد اخراب سخن به میان می‌آید. 
استبداد اعم از اینکه حاکمیت از طرف فرد، یا جمعیتی کوچک یا بزرگ باشد و یا اینکه حکومت در ید اختیار رئیس قوه مجریه باشد، چون دخالت و نظارت مردم در حکومت را برنمی‌تابد، بدان حکومت مطلقه یا حکومت نیز استبدادی می‌گویند. 

تاریخچه
در جهان باستان نوع حکومت در تمدن‌های کهن آشور، بابل، مصر و ایران، استبدادی بود. تنها یونان و روم از این قاعده بر کنار بودند و دیکتاتوریهایی گذرا داشتند. از قرن شانزدهم به بعد استبداد در اروپا صورتی تازه یافت و آن زمان بود که دولت‌های ملی و شاه در برابر قدرت‌ پاپ قد برافراشتند و استبداد پادشاهی بصورت یک آرمان سیاسی درآمد. این آرمان که بر پایه‌ی نظریه‌ی قدرت مطلق شاه قرار داشت، ناشی از فرمانفرمایی شاهانه و قدرت برین دولت، دولت‌های ملی را یگانه کرد و به صورت تازه‌ای سازمان داد و استبداد شاهانه رقم خورد. استبداد در سده‌های هفدهم و هجدهم از لحاظ نظری بر حق قدرت نامحدود زمامدار متکی بود و هیچ چیز حتی حقوق طبیعی مردم نیز، آن را محدود نمی‌کرد.
در قرن هجدهم انقلاب‌های آمریکا و فرانسه با استبداد به مبارزه برخاستند و این مبارزه در طول سده‌های نوزدهم و بیستم به بسط حکومت‌های قانونی در سراسر جهان انجامید. در عین حال در قرن بیستم نوع تازه‌ای از استبداد، یعنی نظام‌های فراگیر پدید آمد؛ که تاکنون نیز در حال گسترش است.

شرط بقای حکومت استبدادی
حکام مطلق العنان یا تامّ الاختیار را در یونان و روم بوستان جبّار می‌خوانده‌اند و طریق‌ روی کار آمدن آنها نیز غالباً به مخالفت برخاستن با حکومت پیشین و سرنگون کردن آن است. کارشناسان امور اجتماعی – سیاسی بر این باورند که آداب و سنن هر جامعه‌ای از دشمنان قطعی و مؤثر حکومتهای استبدادی آن جامعه‌‌اند. یعنی اینکه گرچه یک حکومت استبدادی می‌تواند آمریت داشته باشد، ولی نمی‌تواند در جامعه‌ای که بر آن حاکم است گامی برخلاف آداب و سنن اجتماع بردارد؛ زیرا در چنین صورتی کل جامعه به جنگ یا انقلاب علیه سیستم می‌پردازد. به سخن دیگر می‌توان گفت پذیرفته شدن یک حکومت مطلقه و یا استبدادی در صورتی امکان دارد که آن جامعه سنتی و عقب مانده باشد و مردمش به حقوق طبیعی و مدنی خود کمتر از نادیده گرفتن سنت‌هایشان اهمیت بدهند و این حالتی است که کم‌و بیش تا قبل از رنسانس حتی در کشورهای پیشرفته‌ امروزی وجود داشت. 
ویژگی‌های ساخت
ساخت سیاسی حکومت استبدادی دو ویژگی‌ کلیدی دارد. 
الف) نبودن حدود سنتی یا قانونی برای قدرت حکومت؛
ب) وسعت دامنه خودسرانه‌ای که به کار برده می‌شود.
انواع استبداد
استبداد را در یک تقسیم‌بندی به استبداد پدرسالاری و استبداد خوب تقسیم کرده‌اند. 
1) استبداد پدرسالاری: حکومتی که یک نظارت همگانی را بر همه کارکردهای اجتماع دارد؛ به گونه‌ای که در همه افراد، این احساس را زنده نگه دارد که هر زمان بخواهد می‌تواند برای واداشتن آنان به اطاعت از فرمانهای خود، زور لازم را به کار بندد، ولی به علت عدم امکان فرو آوردن مراتب نظارت خود تا حد جزئیات کار و زندگی به ناچار افراد را آزاد می‌گذارد و آنان را تشویق می‌کند که بسیاری از نظارت‌ها را خود انجام دهند. 
2) استبداد خوب: به معنی حکومتی که در آن تا آنجا که به حاکم مستبد بسته است، هیچگونه تعهد و تجاوزی از سوی ماموران دولتی در حق مردم صورت نگیرد، ولی در آن همه مصالح مشترک مردم بر ایشان رتق و فتق می‌شود و همه تأملاتی که پیوندی با مصالح مشترک آنان داشته است بر ایشان حل می‌شود. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد