جامعه شنــاسی 2 "محسن محمودی مظفر"

تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان درس جامعه شناسی 2

جامعه شنــاسی 2 "محسن محمودی مظفر"

تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان درس جامعه شناسی 2

دهکده جهــانی (سارا منیعی)

دهکده جهانی

واژه Global در زبان انگلیسی به سه معنی به‌کار برده می‌شود: "گرد مثل توپ یا کره"، "عامّ، کلی و جهان‌شمول" و "مقوله‌های مربوط به این جهان یا سراسر زمین". این واژه، هم به‌معنای لازم و هم به‌معنای متعدی به‌کار می‌رود.

واژه‌ی Village نیز به دو معنای "دهکده، ده، ‌روستا" و "روستائیان و ‌اهل دهکده" آمده است؛ که در اینجا همان معنای دهکده مقصود است.

واژه‌ی دهکده جهانی از نام یکی از کتاب‌های "هربرت مارشال مک‌لوهان" (1980-1911Herbert Marshal McLuhan: ) به‌نام "جنگ و صلح در دهکده‌ی جهانی" (War and Peace in The Global Village) گرفته شده، که در سال 1968 منتشر شد. این کتاب دربردارنده‌ی یک نظریه اجتماعی تازه بود.

مک‌لوهان فیلسوف و جامعه‌شناس مشهور ژاپنی‌الاصل و تبعه‌ی‌ کانادا است. او در سال 1911 در ادمونتول کانادا چشم به‌جهان گشود و پس از پایان تحصیلات مهندسی، به ادبیات عصر الیزابت، علاقمندی نشان داد و رساله‌ی دکترای خود را در آن زمینه نوشت. او از اساتید دانشگاه تورنتو بود.

مک‌لوهان تا پایان حیاتش یعنی 15 سال بعد همواره به دهکده‌ی جهانی اشاره می‌کرد و می‌گفت «اکنون دیگر کره‌ی زمین، به‌وسیله‌ی‌ رسانه‌های جدید، آن‌قدر کوچک شده که ابعاد یک دهکده را یافته است» مک‌لوهان با مقایسه‌ی‌ دهکده‌ی فرضی خود، با دهکده‌ی سنّتی می‌گفت: «همان‌گونه که در این دهکده سنّتی، روابط انسان‌ها بیش‌تر حالت بین‌فردی دارد، در دهکده‌ی جهانی نیز با وجود رسانه‌های جدید، روابط بین انسان‌ها در همه‌جا حالت رابطه‌ای بین‌فردی خواهد یافت و در حدّ روابط افراد یک دهکده کوچک خواهد بود.»

         

 

 

اندیشه مک‌لوهان

مک‌لوهان معتقد است که "جوامع"، بیش‌تر در اثر ماهیت وسایل ارتباطی شکل گرفته‌اند، تا در نتیجه‌ی محتوای آن. به‌عقیده‌ی او، وسیله نه تنها از محتوای پیام خود جدا نیست،‌ بلکه به‌مراتب، مهم‌تر از خود پیام نیز هست و بر آن تأثیری چشم‌گیر دارد.

به‌نظر مک‌لوهان چنانچه خطوط اصلی تاریخ تمدن بشری را از آغاز تاکنون مورد بررسی قرار دهیم،‌ خواهیم دید که تاریخ از سه مرحله‌ی‌ متوالی می‌گذرد و هرکدام از آن‌ها، تحت سلطه‌ی مجموعه‌ای از رسانه‌های جمعی است. مک‌لوهان معتقد است که در هر دوره از تمدن،‌ نظام ارتباطی خاصّی حاکم است. این نظام ارتباطی افراد را وامی‌دارد تا متناسب با آن، حواس خود را شکل بدهند؛ یعنی برخی را گسترش و توسعه دهند و از برخی دیگر صرف‌نظر کنند.

 

 

    مراحل  تحوّل جوامع انسانی از دید مک‌لوهان

از دیدگاه مک‌لوهان، جوامع انسانی طی سه مرحله تحول یافته‌اند. این سه مرحله عبارتند از:

1.  عصر ارتباط شفاهی و زندگی دودمانی و قبیله‌ای؛ ویژگی این نوع تمدن‌ها،‌ برتری بیان شفاهی و دریافت شنیداری است. انسان در این دوره به‌گونه‌ای طبیعی از هر پنج حس خود استفاده می‌کند و در میان آن‌ها حس شنوایی برای ارتباط با دیگران که به‌گونه‌ای لفظی و شفاهی صورت می‌گیرد، طبعاً بیشتر از سایر حواس به‌کار می‌افتد. در این دوران که مک‌لوهان آن را دودمانی و قبیله‌ای می‌خواند، انسان در یک مجموعه‌ی هماهنگ و طبیعی می‌زیست و از این طریق،‌ با گروه اجتماعی خویش یعنی قبیله، پیوند برقرار می‌کرد. در این محیط طبیعی، ادراک او به‌طور مستقیم از جهان خارج، به‌وسیله‌ی ‌حواس طبیعی‌اش صورت می‌گرفت.

 

2.  عصر ارتباط کتبی و چاپی و جامعه‌ی فردگرا؛ با اختراع خطّ و کتابت، به‌ویژه الفبای صوتی، توازن پیشین به‌هم خورد و برتری حس بینایی نسبت به حواس دیگر آشکار شد و از این طریق، محتوای تفکر بشر تغییر یافت. او معتقد است نوشته نیاز به نوعی تمرکز حواس و تعمّق شخصی دارد و از این جهت مستلزم نوعی انزواجویی و جدایی از جمع است و با زندگی قبیله‌ای گذشته منافات دارد و در نهایت، موجب انهدام نظام قبیله‌ای و پیدایی فردگرایی، نخبه‌گرایی و ناسیونالیسم می‌شود؛ که تا دوران چاپ و عصر گوتنبرگ ادامه می‌یابد. با اختراع چاپ بود که حقیقتاً دوران تمدن بصری آغاز شد؛ که می‌توان آن را "کهکشان گوتنبرگ" نامید. کهکشان گوتنبرگ، شامل مجموعه‌ی پیچیده‌ای از پدیده‌های فرهنگی است که در اثر اختراع گوتنبرگ پدید آمده است.

 

3. عصر ارتباط الکترونیک و "دهکده جهانی"؛ این دوره از تمدن انسانی با اختراع رادیو توسط مارکنی شروع می‌شود. طبق نظریات مک‌لوهان، اکنون در سومین دوره‌ی زندگی اجتماعی انسان، ‌عصر چاپ و زندگی فردگرایی نیز که ناشی از برتری یافتن حسّ بینایی بر سایر حواس انسانی است. در برابر پیشرفت و گسترش وسایل ارتباطی الکترونیکی مانند رادیو، تلویزیون و سینما در حال زوال است. این شیوه‌ی جدید ارتباطی، حسّ شنوایی را معتبر ساخته و رجعت به ادراک حسی را ضروری شمرده است.

مک‌لوهان دنیای امروز را دنیای الکترونیک می‌داند و معتقد است:‌ محیط الکترونیکی عصر حاضر، فضای قدیمی تصویری را که سال‌هاست به آن خو گرفته‌ایم، نامطبوع و بدون ارزش خواهد ساخت. در دنیای الکترونیک حوادث، اشیاء و موجودات در یکدیگر فرو می‌روند، با یکدیگر رابطه پیدا می‌کنند، جدایی‌ها از بین می‌رود،‌ تمایزات فراموش می‌گردد، شباهت‌ها خودنمایی می‌کند و بدین ترتیب محیط جدید به‌وجود می‌آید؛ محیطی که می‌توان آن‌را یک "دهکده‌ی جهانی" نام‌گذاری کرد. یک دهکده‌ی بزرگ جهانی که خصوصیات قبیله‌ای را در مقیاس وسیع‌تر محفوظ می‌دارد.

مک‌لوهان معتقد بود که رسانه‌های جدید باعث به‌وجود آمدن پدیده‌ی جهش اطلاعات خواهند شد. او می‌گفت: اطلاعاتی که انسان‌ها نیاز خواهند داشت، از چهار گوشه‌ی جهان و با سرعت فراوان در اختیارشان قرار خواهد گرفت (به این ترتیب) جهان بزرگ،‌ روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شود و انسان‌ها چه بخواهند و چه نخواهند،‌ گویی در یک قبیله‌ی جهانی یا یک "دهکده‌ی جهانی" زندگی می‌کنند. چنین وضعیتی را امکانات الکترونیک فراهم خواهند کرد.

محسنیان‌راد ضمن تصدیق دهکده‌ی جهانی مورد نظر مک‌لوهان را می‌کند و معتقد است: شکل‌گیری دهکده‌ی جهانی، آنگونه که مک لوهان تجسم می‌کرد با ایجاد اولین وب‌سرویس در سال ۱۹۹۰، تأسیس شبکه تلویزیونی جهانی سی.ان.ان در ۱۹۹۱ و ایجاد وب‌سایت یاهو در ۱۹۹۳ آغاز شد. ضمن آن‌که قبل از آن تاریخ، نخستین تجربه‌های پوشش با ماهواره‌های پخش مستقیم برنامه‌های تلویزیونی(Direct Broadcasting Satellite= DBS)، به‌وقوع پیوسته بود.» او در خصوص تغییر نام دنیای جدید می‌گوید: «اندیشمندان ارتباطات از اویل دهه‌ی ۱۹۹۰، شاید چون اصطلاح دهکده‌ی جهانی (Global Village) ، ناظر بر انجام عملی نبود، از فعل جهانی شدن (To globalize) استفاده کرده و ابزار آن‌را نیز فناوری اطلاعاتی-‌ارتباطاتی، نامیدند.»

 

 

تاریخ و فرهنگ تهران قدیم (خشایار حسینی جمارانی)

اول از هر چیز باید از وجه تسمیه تهران یا به عبارتی دیگر معنی لغوی آن گفت.

کلمه تهران شامل 2 بخش میشود که بخش اول ان (ته) به معنای انتها و اخر 
و بخش دوم(ران) به معنی دامنه میباشد.
که جمعا میشود اخر دامنه. شهر تهران در دامنه البرز است.


تهران از لحاظ کاربردی در گذشته:
در گذشته تهران ده بسیار کوچکی بود که جزء توابع شهر ری محسوب میشد. ده تهران به علت ملاحظات جنگی و دفایی زیر زمین ساخته شده بود.
بر طبق گفته های مورخ تاریخی محمد قزوینی نویسنده کتاب (اثار البلاد) چون ده تهران بر سر راه شهر ری قرار داشت هرز گاهی کاروانیان از ان گذر میکردند و به همین جهت تهران محل زندگی راهزنان بوده است که کاروان های گذری را غارت میکردند.
از طرف دیگر خود تهران نیز مورد توجه و چشم داشت سایر قبایل و روستا های اطراف بود به همین جهت مورد غارتدیگران قرار میگرفت. لذا در تهران سرداب ها و کانال های متعددی وجود داشت که مملو از اذوغه بود و ساکنین تهران در هنگام خطر به درون انها پناه میبردندو مخفی میشدند.


تهران از لحاظ جغرافیایی:
سر تا سر تهران دارای باغ های فراوونی بود به خصوص انار که بسیار هم معروف بود. پوشش درختی تهران نیز شامل چنار اقاقیا و بید مجنون میبوده است.


توسعه و گسترش تهران:
تهران جزء مناطق ییلاقی شهر ری محسوب میشد و در زمان حمله مغول بسیاری از مردم شهر ری به تهران پناه می اورند و این خود اغاز وسعط یافتن تهران بود.
رشد گسترده تهران از زمان صفویه بود ان هم به علت حضور جد صفوی 0 سید حمزه) در جوار حرم حضرت عبدالعظیم. به همین جهت شاهان صفوی جذب تهران و اب و هوا و بافت ان شدند.
در زمان شاه طهماسب تهران حصار کشی شد و و 114 برج ساخته شد که به تعداد سوره های قران بود و زیر هر برج یک سوره قرار دادند.
پس از ان شاه عباس در تهران باغ و ساختمان عظیمی ساخت و کریم خان زند نیز ارگ و حصار بزرگی در تهران بنا کرد.



تهران پایتخت میشود:

در سال 1200ه.ش اقا محمد خان قاجار در تهران تاجگذاری کرد و ان را به پایتختی برگزید. جمعیت ان زمان تهران 20 هزار نفر بود.

از دوران ناصری تهران دیگر یک شهر نسبتا بزرگ شده بود. این شهر تهران شامل محله های ارگ , چال میدان, بازار , چال حصار ,عود لاجان و سنگلج مشد.
مهمترین و معروف ترین بافت شهری تهران بازار ان بود که محل فعالیت و کانون شهر محسوب می شد.
لازم به زکر است که قبل از دوران ناصری اطراف تهران گودال ها و خندق هایی قرار داشت که محل تجمع اشرار فقرا کلی ها و دراویش بود.
دراویش با مریدان خود در چادر های اطراف خندق ها جمع میشدند و مشغول مصرف تریاک , حشیش ,بنگ و قلیان میشدند.
و این ساکنین خندق برای رهگذران ایجاد مشکل و ازار میکردند.
عده ایی بودند معروف به کفن پوشان که شبانه با ایجاد ترس و وحشت از مردم پول اخازی میکردند و عده ایی کفن دزد بودند که باز شبانه به قبر اموات دستبرد میزدند و کفن میدزدیدند و مرتکب به اعمال غیر اخلاقی میشدند. به همین جهت برای حفظ امنیت و کنترل شهر وافزایش جمعیت اقدام به ساخت دروازه نمودند.
در زمان فتح علی شاه 6 دروازه اطراف تهران ساخته شد. ودر زمان ناصری تعداد ان به 12 عدد رسید. که تا 50 سال پیش هم بودند.
1 دروازه یوسف اباد 2دولت 3 شمیران4 دوشان تپه 5 دولاب 6خراسان 7 راه اهن 8 عبد العظیم 9 غار 10 خانی اباد 11 قزوین و...
و تا ساعت 3 شب باز میبودند.



چند خورده فرهنگ در تهران:
یکی از نماد های فرهنگی و کهن شهر تهران وجود و حضور شخصیت هایی به اسم لوطی یا داش ها میباشد. این لوطی ها و داش ها از طبقه پائین جامعه و عموما از سواد نوشتن و خواندن بی بهره بوده اند. اما از لحاظ حفظ ارزش های اخلاقی اصول و قوائد مروت و جوانمردی و انسا یت بسیار غنی بودند. مورد اعتماد مردم قرار داشتن.
سقا باشی ها: مسول تامین ای مصرفی قهوه خانه کبابیا کله پزی و تکیه بازار و ... بودند انها اب را با مشک گوسپند و یا از طیق گاری هایی که بشکه بزرگی پشتشان بود حمل میکردند.
مکتبخونه: ملایی بود که بدون چشم داشت به فقیر یا غنی بودن کودکان بچه ها را تعلیم و پرورش میداد. و چون جدی بودند در صورت لزوم بچه ها را فلک مکردند.
طا عا فا: در تهران قدیم چون دکان و مغازه ایی نبود این افراد نیاز های روز مره از جمله گوشت سبزی و میوه و... را میفروختند.

وندالیـسم (نغــمه شفیعــی)

تاریخچه و وجه تسمیه واژه وندالیسم:


وندالیسم مشتق از واژه وندال است. وندال نام قومی از اقوام ژرمن ـ اسلاو به شمار می رفت که در قرن پنجم میلادی در سزمین های واقع در میان دو رودخانه اودر و ویستول زندگی می کردند. آنان مردمانی جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند که به کرات به نواحی و سرزمین های اطراف قملرو خود تخطی و تجاوز کرده به تخریب و تاراج مناطق و آبادی های متصرفه می پرداختند روحیه ویرانگرانه قوم وندال سبب گردیده است که در مباحث آسیب شناسی کلیه رفتارهای بزهکارانه ای که به منظور تخریب آگاهانه اموال، اشیاء و متعلقات عمومی و نیز تخریب و نابودی آثار هنری و دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن صورت می گیرد به گونه ای به وندالیسم منتسب گردد.

پاتریس ژانورن در وجه تسمیه واژه و تاریخچه وندالیسم می نویسد:

«روزگاری در سرزمین های واقع در میان دو رودخانه بزرگ اودر و ویستول قومی بنام وندال زندگی می کرد. در عهد سلطنت یکی از پادشاهان این قوم به نام ژانسریک یا گنسریک که از 428 تا 477 میلادی سلطنت می کرده است، وندال ها که پیشتر سرزمین های گل (فرانسه امروز) و اسپانیا را به تصرف خود درآورده بودند به متصرفات روم در آفریقا حمله کرده کارتاژ را گرفته و بر مدیترانه مستولی گردیدند. آنان بر سر راه خود از آبادی و آبادانی هر چه دیدند نابود و تاراج کرده چیزی برجای باقی ننهادند. همین شهرت تاریخی سبب شده است که امروزه وندالیسم را به معنی ویرانگری، وحشیگری و خرابکاری به کار برند» (پاتریس ژانورن، 1367: 28).



مفهوم و تعریف :

در اغلب تعاریف ارایه شده در باب مفهوم وندالیسم در مباحث انحرافات و آسیب های اجتماعی، محققین و صاحب نظران از آن به عنوان رفتار معطوف به تخریب و خرابکاری اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی نام برده اند.

پاتریس ژانورن (همان، ص 28) آن را «نوعی روحیه بیمارگونه» تعریف می کند «که به تخریب تأسیسات عمومی نظیر تلفن های عمومی، صندلی اتوبوس های شهری، مترو و ترن های مسافربری و باجه های پست و تلگراف و نظایر آن تمایل دارد».

وندالیسم، در این معنی، از بلاهای جوامع امروزی است که در گذشته دیده نشده است. «وندال های کهن »، در هجوم های وحشیانه خود، چیزی را ویران می کردند که خود نساخته بودند، اما «وندان های مدرن »، چیزی را نابود می سازند که از آن جامعه خودشان است.

از اینرو ژانورن ازوندالیسم بعنوان نوعی بیماری جهانی خرابکاری در قرن حاضر و عصر مدرن و بمثابه پدیده ای جهانی نام می برد و آن را بگونه ای مجاز به تخریب آثار هنری، دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن اطلاق می کند. بهمین علت است که اغلب روحیه ای را که تمایل به نابودی آثار هنری، تخریب اموال عمومی و همه چیزهای زیبای دیگر را دارد روحیه ویرانگر یا متمایل به خرابکاری (وندالیسم ) می خوانند.

مییر و کلینارد (1975) در تعریف وندالیسم متذکر می شوند که :

«وندالیسم عبارت است از تخریب ارادی اموال و متعلقات عمومی به صورتی مداوم و مکرر»(ص 208).

«... مدارس هدف نخستین وندال هاست. آنان شیشه کلاس ها را می شکنند، اشیاء منقول، وسایل آموزشی و لوازم التحریر مدرسه را تخریب می کنند یا به سرقت می برند. کتابخانه ها اعم از کتابخانه های محیط های آموزشی و یا کتابخانه های عمومی به نحو گسترده و وسیعی تحت تاراج وندال ها و تخریب و تهاجم آنها قرار دارند. صفحاتی از کتاب ها با عناوین و موضوعات مختلف بریده یا کنده می شوند. در مواردی کل کتاب مورد تخریب و آسیب قرار می گیرد. علاوه بر مدارس کلیه تأسیسات، اموال، متعلقات و اماکن و وسایل عمومی نظیر وسایل حمل و نقل عمومی، وسایل ارتباطی، علائم ترافیک، پل ها، جاده ها، پارک ها، سینماها و تئاترها، بیمارستان ها، ترمینال های مسافربری، گالری ها و موزه ها، گورستان ها، عبادتگاه ها، هتل ها، خوابگاه ها و نظایر آن به وفور و کراراً در معرض تخریب و آماج یورش خصمانه وندال ها قرار دارند» (Meier and Clinard, 1975:208).

وندالیسم در همه جا بیداد می کند. تقریباً همه شاهد عوارض آن بوده اند. آثار وندالیسم را روی در و دیوارهای شهرها، ترن ها، سینماها، آسانسورها، پارک های عمومی، کیوسک های تلفن و به شکلی وسیع در مدارس می بینیم. همه روزه شاهد شیشه های شکسته کیوسک های تلفن و صندوق های پست تخریب شده هستیم. مسافران ترن ها، در تیررس سنگ هایی قرار می گیرند که وندال های نوجوانان به طرف شیشه واگن ها پرتاب می کنند.

از دیگر مظاهر وندالیسم، نوشتن و حکاکی بر روی دیوارهای مؤسسه های عمومی، روی صندلی های اتوبوس های شهری و نوشتن انواع یادگاری ها بر دیوارها و ستون های مکان های باستانی و آثار تاریخی است.

جوانانی که وسایل پارک ها یا زمین های بازی را تخریب می کنند و علائم و نشانه های جاده ها و درخت ها و فواره ها را از بین می برند، تا آنجا پیش می روند که گاهی ابزار و وسایل مورد نیاز عمومی نظیر تلفن عمومی و توالت های عمومی را تخریب و غیرقابل استفاده می سازند.

اتومبیل داران، بخصوص آنهایی که اتومبیل گران قیمت دارند، دائماً شکایت می کنند که بدنه ماشین آنها آسیب می بیند و یا لاستیک چرخ هایشان پنجر می شود و گاهی شیشه ها و آیینه های اتومبیل شکسته می شود.

. بنظر آنان در عمل غیرممکن است که بتوان وسعت یا هزینه وندالیسم را در جامعه امروز برآورد کرد. در یک ارزیابی که بوسیله کمیته سنای آمریکا در سال 1975 انجام شده است، برای مدارس، حدود 500 میلیون دلار هزینه، فقط در نتیجه وندالیسم برآورد شده است .

به نقل از گزارش راه آهن، در اغلب ایالات آمریکا راه بندهای خط آهن مورد تخریب وندال ها قرار می گیرد. در مواردی کلیدها و ریل ها دستکاری و تخریب می شوند، بطوریکه شرکت های خط آهن در ایالت هایی از پلیس راه و پاترول های جاده جهت حفاظت و کنترل اموال راه آهن تقاضای کمک و همکاری نموده اند. در گزارش راه آهن همچنین به برداشتن علائم و تابلوهای راهنمای لوکوموتیو رانان و نیز علائم راهنمایی و رانندگی در بزرگراهها و جاده های ایالات متحده آمریکا اشاره شده است که این خود تهدیدی برای سلامتی مسافران و خطراتی برای ایمنی آنان به شمار می آید.


مییر و کلینارد (209:1975) متذکر شده اند که اماکن خصوصاً خانه های خالی و مساکن بدون متصدی، مکان های جاذبی برای وندال ها محسوب می شوند. بنظر می رسد آنها از تخریب، شکستن و ایجاد بی نظمی و اختلال در وسایل، ابزار و تأسیسات عمومی ابراز مسرت و رضایت نموده و از ریختن حتی سس گوجه فرنگی (کچاپ )، سس خردل و انواع نوشیدنی ها بر روی مبلمان، موکت ها و فرش های اماکن و تأسیسات عمومی، پاشیدن رنگ بر روی دیوارها، نرده ها، تابلوی اعلانات و علائم راهنمایی و رانندگی و شیشه مغازه ها و نیز پاره کردن صندلی سینماها، اتوبوس ها و قطارهای شهری به شدت لذت برده و آن را نوعی تخلیه روانی و فرو نشاندن خشم و یا تشفی و ارضاء یک نیاز یا خواسته درونی می دانند. این ها حوادث و اتفاقاتی روتین و روزمره ای هستند که در مناطق شهری خصوصاً در شهرهای بزرگ و پرجمعیت بسیاری از جوامع به وقوع می پیوندد و میلیون ها دلار هزینه را جهت تعمیر و یا تعویض تأسیسات، وسایل و ابزار و متعلقات تخریب شده و یا منهدم شده تحمیل جامعه و مالیات دهندگان می کند.



وندالیسم به مفهوم یک آسیب اجتماعی :

در مباحث جامعه شناسی انحرافات، پاتولوژی یا آسیب شناسی را علم مطالعه و بررسی کارکردهای مختل و گسل سیستم ها، بخش ها و اجزاء در سطوح مختلف اعم از ارگانیکی، فیزیولوژیکی، بیولوژیکی، فیزیکی و اجتماعی تعریف کرده اند (فولر 1985، پیلی ساک و پروچی 1986، بیرد، کونارد و فرمونت 2000).

از نظرگاه پزشکی پاتولوژی به مفهوم مطالعه جریانات و فرایندهای امراض، اختلال و بی نظمی در کارکردها یا نقصان و کاستی در فعالیت ارگان ها و نیز مطالعه علل و اسباب بیماری ها و ناخوشی های جسمانی و دماغی است.

جامعه شناسانی که این واژه را از فرهنگ پزشکی جهت اشاره به دردها و بیماریهای اجتماعی به عاریت گرفته اند هر نوع انحراف از نرم اجتماعی و هر اختلال در کارکرد نظام اجتماعی را به گونه ای به مبحث آسیب شناسی اجتماعی ربط داده و مباحث مربوط به انحرافات، نابهنجاریها، اختلالات رفتاری، بزهکاریها و بطور عام مسایل و مشکلات اجتماعی را تحت مبحث کلی تری بنام دردشناسی یا آسیب شناسی اجتماعی مطرح می کنند.

از این نظر، وندالیسم را بمثابه یک آسیب یا درد اجتماعی می توان تلقی کرد. کلارک 1991، هوبر 1991، ویلکینسن 1995 و گلداستون 1998 وندالیسم را چون سایر انحرافات اجتماعی ناشی از ناسازگاریهای حاکم بر روابط فرد و جامعه، تضعیف و فروپاشی آتوریته اخلاقی در تنظیم روابط بین افراد، تزلزل نهادهای جامعه در انتقال ارزش های اجتماعی، سلطه شرایط آنومیک بر جامعه و واکنش و عکس العمل خصمانه و خشن برخی افراد به تحمیلات و شرایط نامطبوع، نامطلوب و غیرعادلانه بیرونی می دانند. میلز وندالیسم و سایر اشکال کژرفتاری را معلول دگرگونی ساختی در جامعه می داند. بزعم او کشاکش میان اخلاق، رسوم، ارزش ها و منافع گروه های اجتماعی زمینه را برای پیدایی انواع صور بزهکاری، کژرفتاری و یا آسیب اجتماعی فراهم می سازد. زمانی که یک نظام اخلاقی مورد تغییر و یا تهدید قرار گیرد، افرادی که نظام اخلاقی موجود حافظ منافع آنهاست در ممانعت از تضعیف و یا تغییر آن کوشا می شوند. در مقابل گروه دیگری خواستار دگرگونی و فروپاشی آن می گردند. نتیجتاً بین دو گروه اجتماعی متعارض و متضاد برخورد و ستیزه درمی گیرد و زمینه مساعدی برای پیدایش آسیب های اجتماعی خاصی فراهم می شود (میلز، 1360: 26ـ24).


شــروع کار

"بسم خالق هنــر"


این وبلاگ متعلق به درس "جامعه شناسی 2" می باشد که توسط استاد "محمودی" برای دانشجویان رشته نمایش دانشکده هنر و معماری تهران مرکز با گرایش های : (ادبیات نمایشی، کارگردانی، بازیگری و طراحی صحنه )تدریس میگردد.


در این وبلاگ تحقیقات و کنفرانسهایی که توسط دانشجویان ارائه گردیده است به صورت دسته بندی شده قرار می گیرد؛


دانشجویان عزیز در صورت تایپ کامل و غلط گیری و تصحیح متن کنفرانس،  آن را به طور کامل در قالب میل یا مسیج فیس بوک در اختیـار "امین علیزاده" مدیر وبلاگ، قرار دهید تا در اسرع وقت در وبلاگ قرار گیرد؛


آدرس میل : AbanArtGroup@gmail.com

آدرس فیس بوک : FB.com/Amin.Yars


با تشکر از استاد مدرس : استاد محسن محمودی؛