مقدمه
امروزه مردم باغم وتشویش کمتری درمقایسه باگذشته به ازدواج روی می آورند،چراکه طلاق برای آنان درحکم بیمه ای تلقی می شود.درصورتی که ازدواج ایجادمشکل کرده ویاحالت موفقیت آمیزوخشنودکننده ای برای آنها نداشت می توانندآن را رهاکنند.اکثرطلاق هاوقتی اتفاق می افتدکه ازدواج ویا ازدواج کنندگان جوان هستند.
تعریف طلاق
انحلال رابطه همسری درازدواج دائمی راکه بعدازآن ازنظررعایت حقوق وتکالیف مربوط به زناشویی مسئولیتی برای دوهمسرنخواهدبود،طلاق می گویند.اگرازدواج راقراردادی بین دوشخص برای زندگی مشترک بدانیم،این قراردادهمواره دائم نیست وگاهی بنابه دلایلی فسخ می شود.جریان فسخ قراردادبین یک زوج رااصطلاحا طلاق می گویند.
طلاق احساس باخت ویازنده بودن درارتباط زناشویی است که طرفین آن برای رهایی ازاین احساس اقدام به جدایی می کنند.
طلاق دلایل گوناگونی دارد.این دلایل متناسب باموقعیت،طبقه وجایگاه اجتماعی زوجین متفاوت است.شناخت عوامل موثردرشکل گیری این پدیده درکنترل وکاهش آن نقش بسزایی خواهدداشت.
بروس کوئن: درگذشته زوج هابیشتردرکنارهم می ماندندکه احساس می کردندادامه زندگی زناشویی شان به مصلحت فرزندانشان است.اما امروزه این تشخیص وجود داردکه برای فرزندان،طلاق پدرومادربهترازادامه زندگی خانوادگی پرکشمکش می تواندبرای کودک ازطلاق والدین زیانبارترباشد.(درآمدی به جامعه شناسی،بروس کوئن،صفحه133)
علل وعوامل موثردرطلاق
به گفته کارشناسان ازدواج هایی که درآن هاهماهنگی بیشتری میان زوجین وجود داردموفق ترندوکمتربه طلاق می انجامند.تشابهاتی مانندطبقه اجتماعی،سطح تحصیلات،سطح هوش،هم نژادبودن،دین مشابه داشتن،هم زبان بودن و...یک ازدواج موفق را رقم می زند.ازدواجی که باتشابه نژادی،زبانی،روانی واجتماعی صورت بگیردازدواجی موفقیت آمیزاست.
دراصل مهمترین دلایل طلاق توقعات نادرستی است که طرفین ازیکدیگردارند.عدم آگاهی مناسب درزمینه های مختلف یکی ازمهمترین عامل طلاق: 1- عدم آگاهی جنسی 2- شهرت یکی ازطرفین 3- بیماری ویانقص جسمانی 4- نبودامنیت شغلی 5- تضادفرهنگی 6- فقرمالی 7- عدم درک متقابل افرادازیکدیگر
اما یکی ازمهمترین عوامل طلاق درجامعه امروزمابحران شخصیت است.همان بحرانی که سبب می شودازدواج هاصورت گیرد.بحران تنهایی یایک خلأعاطفی خلائی است که باعث می شوددرسن پایین فردتصمیم به ازدواج بگیرد.
چنین افرادی که هنوزبه بلوغ روانی کامل نرسیده وآگاهی لازم راجهت ازدواج هاندارند،فقط برای اینکه تنهایی خودراپرکنندبه سراغ ازدواج می روند.این افرادنه به روابط جنسی،نه به مادیات ونه به ظواهرو...به هیچ چیزتوجه نمی کنند.تنهاتوجه آنهابه تشکیل زندگی تازه واستقلال فردی درنتیجه جداشدن ازخانواده خوداست.همین بحران شخصیت باعث می شودکه فردبه هیچ کدام ازتفاوت های فرهنگی و...بافردمقابل توجه نکندتافقط به استقلال فردی دست یابد.
گفته می شودیک ارتباط جنسی مناسب60 تا70درصدباعث رونق زندگی زناشویی می شود.خیلی ازطلاق هابه خاطرنداشتن یک ارتباط زناشویی مناسب است.فالسام(1)جامه شناس آمریکایی سعی کرده است که علل بحران های زناشویی رادرچهاردسته زیرطبقه بندی کند:
1- عوامل موقعیتی وغیرشخصیتی مانندسلامت بدنی،شرایط اقتصادی،مداخله نزدیکان،تولدفرزندناخواسته وبه عبارت دیگرگونه ای ازبدشانسی
2- نارسایی های شخصیتی دریکی از زوجین یاهردو،مانندگرایش های روان بیمارانه،الکلیسم،عقیم بودن،گرایش های جنسی انحرافی وسایرعلائم انحرافات روانی
3- تفاوت هایاعدم تشابهات شخصیتی ازلحاظ سوابق ذهنی،اجتماعی،مذهبی،هنری ویاحساسیت ها
4- عدم توافق نقش هامانندگرایش های ناهمسان زوجین ومحرومیت های ناشی ازعدم توانایی ازدواج دربرآوردن انتظارات هرکدام
درمیان این نقش ها که تنوع زیاد دارندمی توان به موارد:
الف) شوهرزیرنفوذزن؛مردباپذیرش نقش تابع درخانه پدری ویادرگروه همبازی هایش درزندگی زناشویی نیزتسلط همسرش رامی پذیرد
ب) زن یاشوهرعزیزدردانه؛شخصی که درکودکی عزیزپدرومادرودرنوجوانی موردستایش آنهاباشددرزندگی زناشویی نیزهمین انتظار را ازهمسرش دارد.
ج) شوهری که می خواهداورابپرستند؛این چنین فردی غالبابرای پدرومادرش درحکم خدای کوچک بوده است.
د) حسادت غیرعادی زن یاشوهر؛این حالت احتمالاناشی ازمحرومیت های عاطفی دردوران کودکی است.
ی) سردمزاجی زن؛این حالت غالبامعلول نارسایی درآموزش زندگی زناشویی است.
و) زن بچه صفت؛زن ماننددخترکوچک مادرش هرگزاجازه نداردکه بزرگ شود.
عوامل وشرایط زیر را موثرمی داند:
الف) تشابه زوجین ازلحاظ اعتقادات مذهبی
ب) وجود دوران نامزدی به مدت شش ماه وبیشتر
ج) وجودسابقه مناسب درزندگی خانوادگی وبویژه دوران کودکی زوجین
د) دارابودن درآمددرحدمتوسط به هنگام ازدواج
ی) تطابق پذیری وقابلیت انعطاف زوجین
و) تشابه نسبی سطح آموزش وبالاتربودن آن
ز) دارابودن آموزش کافی درزمینه خانوادگی(مقدمات جامعه شناسی،دکترمنوچهرمحسنی،صفحه325)
آثارونتایج طلاق
مهمترین اثری که دارد:1- احساس جداشدن 2- تنهایی ومنزوی شدن فرد که این اتفاق احتمال سوء تعبیرها 3- حتی خودکشی راافزایش می دهد 4- فرداززندگی لذت نمی برد 5- احساس پوچی به اودست می دهدوباخودمی گویدمن برای چه زنده ام؟حالاچه برسرمن می آید؟ازاین پس چگونه بایدزندگی کنم؟ 6- بدبینی فردنسبت به جنس مخالف وتعمیم آن نسبت به همه افرادجامعه شکل می گیرد.یک عامل که باعث تشدیداین حس می شودکه افرادجامعه نسبت به این افراداحساس ترحم می کنندوبه آنهابرچسب می زنند،درنتیجه فرداحساس کمبودبیشترکرده وتنهایی اوتشدیدمی شود.طرفی دلسوزی بیش ازحداطرافیان وجامعه نیزباعث می شودمشکلات روحی افرادمطلقه تشدیدشده وجوبی اعتمادی به وجودآید.
تدابیری برای پیشگیری وکاهش وقوع طلاق
افرادمشکلات مشترکی درموردطلاق دارند.احساس شکست،خیانت وسردرگمی می کنند.ازآنجایی که نا آگاهی درزمینه های مختلف یکی ازمهم ترین عوامل طلاق است،بنابراین مشاوره دادن به افرادی که می خواهندازدواج کنندوبالابردن سطح آگاهی آنها،درجهت موفق بودن ازدواج کمک شایان توجهی است.اینکه ازوقوع طلاق تا آنجا که ممکن است جلوگیری شود.
دیدگاه شنیداری زن-شنیداری مرد
1- تأکیدفراوان درباره دقت درانتخاب شوهر
2- توصیه مکرربه خوش رفتاری وگذشت ازغفلت هاوتخلفات جزئی همسرکه درزندگی معمولا پیش می آید.
3- تسلط برنفس که خشم های آنی غلبه نکنندواقداماتی عجولانه انجام نگیرد
4- تشکیل محکمه داخلی خانوادگی برای حل اختلاف دوهمسر.]شناخت اسلام،صفحه322[
دیدگاه اسلام ومسئله طلاق
اسلام باطلاق سخت مخالف است.اسلام می خواهدتاحدودامکان طلاق صورت نگیرد،اسلام مردانی راکه مرتب زن می گیرندوطلاق می دهندوبه اصطلاح مطلاق می باشنددشمن خدامی داند.
ازنظراسلام منفورترین حلال هادرنزدخداطلاق است.
حیات خانوادگی وابسته به علاقۀ طرفین است نه یک طرف
تفاوت زن ومرددراین است که مردبه شخص زن نیازمنداست وزن به قلب مرد
اسلام کوشش هاوتدابیرخاصی به کارمی بردکه زندگی خانوادگی ازلحاظ طبیعی باقی بماند.یعنی زن درمقام محبوبیت ومطلوبیت ومرددرمقام طلب وعلاقه وحضوربه خدمت باقی بماند.
تدابیراسلام مبنی براینکه التذاذات جنسی محدودبه محیط خانوادگی باشد،اجتماع بزرگ،محیط کاروفعالیت باشدنه کانون التذاذات جنسی.حیات خانوادگی وابسته است به علاقه طرفین نه یک طرف.
به هرحال تفاوت زن ومرد دراین است که مردبه شخص زن نیازمنداست وزن به قلب مرد.حمایت ومهربانی قلب مردآن قدربرای زن ارزش داردکه ازدواج بدون آن برای زن قابل تحمل نیست.
پیوندزناشویی دوشخصیت منحصربه فردبادوزمینه متفاوت را برای زندگی درزیریک سقف گردهم می آورد.شایدمهمترین دلیل طلاق این باشدکه پیش از ازدواج،یک طرف زناشویی ازطرف دیگرچشمداشت های بیش ازحدی دارد.این چشمداشت ها عبارتنداز:منزلت اجتماعی،رابطه جنسی،اشتهار،سلامت جسمانی،امنیت شغلی ونقشی که یک فردازهمسرش انتظاردارد.پیش از ازدواج یک زوج معتقدندتا زمانی که عشق شان به همدیگرفروکش نکند،برهرمشکلی می توان فائق آمد.آنهابزودی تشخیص می دهندکه آتش عشق پیشین شان فروکش کرده وبرای حل مسائل شان بایدراه های عملی تری رادرپیش بگیرند.