جامعه شنــاسی 2 "محسن محمودی مظفر"

تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان درس جامعه شناسی 2

جامعه شنــاسی 2 "محسن محمودی مظفر"

تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان درس جامعه شناسی 2

خانواده : از دیدگاه الوین تافلر (موج سوم) از ( بهادر اعرابی )

خانواده : از دیدگاه الوین تافلر ( موج سوم )

 
موج اول  :      عصر کشاورزی   -   800 سال قبل از میلاد تا قرن 17
موج دوم  :      عصر صنعتی      -  از قرن 17 تا قرن 20

موج سوم :      عصر ا لکترونیک   -  از 1950 تا 2010

 

قبل از انقلاب صنعتی اشکال خانواده از جایی به جای دیگر متفاوت بود. اما هر کجا که کشاورزی رواج یافت مردم به زندگی در خانواده‌های چند نسلی تمایل پیدا می کردند که متشکل از عمو، دایی، عمه، خاله، اقوام زن، شوهر، مادربزرگ و پدربزرگ بود که همگی زیر یک سقف به سر می‌بردند و به صورت یک واحد تولید اقتصادی باهم کار می‌کردند. از انواع این خانواده می‌توان به خانواده دسته جمعی در هند و خانواده زادورگا در بالکان و خانواده گسترده در اروپای غربی اشاره کرد. خانواده ایستا بود و گویی ریشه درخاک داشت.

با آغاز حرکت موج دوم در جوامع موج اول، خانواده فشار تحول را حس کرد. در درون هر خانواری برخورد امواج پیشگام به شکل تعارض حمله به اقتدار پدرشاهی در رابطه دگرگون یافته والدین – فرزندان و مفاهیم جدید آداب معاشرت ظاهر شد. با انتقال اقتصاد از مزرعه به کارخانه افراد خانواده دیگر به صورت یک واحد با یکدیگر کار نکردند. با نیاز به کار کارگران در کارخانه، وظایف اصلی خانواده به نهادهای تخصصی دیگر واگذار شد. تعلیم و تربیت کودک را مدارس برعهده گرفت. مواظبت از سالخوردگان به خانه‌های سالمندان یا مراکز رفاهی دیگر سپرده شد. بالاتر از همه، جامعه نوین به تحرک نیاز داشت، کارگران در جستجوی شغل از اینجا به آنجا می رفتند. خانواده گسترده با داشتن مسئولیت خویشاوندان سالخورده و بیمار و معلول بر دوش خود و داشتن عده زیادی کودک قادر به هیچگونه تحرکی نبود.

 بنابراین ساخت خانواده به تدریج شروع به تغییر کرد. مهاجرت به شهرها رشته خانواده را ازهم گسست و بحرانهای اقتصادی ویرانگر آنها را برآن داشت که خود را از زیربار گران خویشاوندان، رها سازند و در نتیجه کوچکتر و کوچکتر شدند و از تحرک بیشتری برخوردار گردند. خانواده به اصطلاح هسته‌ای متشکل از پدر و مادر و تعداد کمی فرزند بود،بدون خویشاوندی متعهد دست و پاگیر این خانواده الگوی نوین استاندارد و مورد قبول همه جوامع صنعتی اعم از سرمایه‌داری و سوسیالیست گردید. حتی در ژاپن که سالخوردگان از احترام استثنایی برخوردار بودند خانوار بزرگ و چند نسلی که اعضا آن به ثروت به یکدیگر پیوسته با پیشرفت موج دوم از هم پاشید.

  در دوران رکود بزرگ اقتصادی 1930 میلیونها نفر از کاربیکار شدند. بسیاری از آنها با بسته شدن درهای کارخانه به رویشان، غرق در نومیدی و احساس گناه شدند. از این زمان بود که مسئله بیکاری به صورت دیگری مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد که بیکاری آنطور که در گذشته خیال می‌شد ناشی از تنبلی یا ضعفهای اخلاقی نیست بلکه معلول عوامل نیرومندی است خارج از کنترل افراد است .

آنچه بیکاری را بوجود آورده بود توزیع نابرابر ثروت، سرمایه‌گذاری کوته بینانه ... و حرکتهای نالایق بود نه بی عرضگی شخصی کارگر. امروز بار دیگر انسانها حس می‌کنند خرد شده‌اند ولی برخلاف قبل این احساس گناه ناشی از گسیختگی خانواده است نه عوامل اقتصادی. اگر تنها پای اقلیت کوچکی در میان بود شاید این پاشیدگی بازتابی از شکستهای فردی بود. وقتی که طلاق و جدایی میلیونها خانواده را در بسیاری از کشورها درکام خود می‌کشد نمی‌توان عامل آن را فردی دانست. از هم پاشیدگی خانواده بخشی از بحران عمومی جامعه‌های صنعتی است. تافلر می‌گوید، امروزه شنیده می‌شود که در آینده «خانواده» از هم می‌پاشد و یا اینکه خانواده مهمترین مسئله روز است. کسانی که به این منوال سخن می‌گویند معمولاً منظورشان تمامی انواع خانواده نیست بلکه نوع خاصی را درنظر دارند یعنی خانواده موج دوم ] یک شوهر (نان آور) یک زن (خانه دار) و چند فرزند [است.

این شکلی از خانواده است که موج دوم آن را در جهان گسترش داد. این نوع خانواده استاندارد از نظر اجتماعی و به عنوان الگوی پذیرفته شده رایج گردید. زیرا ساختار آن بطور کامل جوابگوی نیازهای جامعه تولید انبوه و ارزشهای رایج و شیوه‌های زندگی آن از جمله نظام سلسله مراتبی و بوروکراتیک قدرت و جدایی آشکار زندگی خانوادگی از زندگی شغلی دربازارکار  می‌باشد.

با انقلاب صنعتی، اگر چه برخی از گونه‌های اصیل خانواده ـ مانند خانوده هسته‌ای مرکب از زن و شوهر و فرزندان ـ باقی ماند و به حیات خود ادامه داد ولی در دنیای مدرن شاهد افزایش افراد مجرد هستیم یعنی افرادی که به تنهایی و به طور کامل خارج از خانواده زندگی می‌کنند. امّا رقیبان جدیدی پا به عرصه گذاشتند که با نمونه‌های قبلی و شناخته شده خانواده، هیچ وجه اشتراکی نداشتند جز آن که نام خانواده را یدک میکشیدند.

 

(خانواده در عصر جدید)
1.      مجرد ماندن‌ :

 

افرادی هستند که به تنهایی زندگی می کنند. همه این افراد شکست خورده یا بیوه نیستند که به اجبار به زندگی تک و تنها رانده شده باشند. بسیاری از روی میل این شیوه زندگی را حداقل برای مدتی انتخاب کرده‌اند. این نوع زندگی که افراد مجرد در سنین پایین از خانواده خود جدا می‌شوند و در سنین بالا ازدواج می‌کنند که به این نوع زندگی «مرحله انتقالی زندگی» می‌نامد.
( پیتر استین ) در نتایج مصاحبه با افراد مجرد :
مجرد ماندن، از نظر تجربیات جنسی تنوع بیش‌تری را فراهم می‌سازد و مشکلات و مسؤولیت‌های اقتصادی کمتری دارد و به طور کلی از آزادی و استقلال بیشتری برخوردارند!

 

2.      تک همسری پیاپی‌ :

 

از دهه 1960 محققان غربی به رشد پدیده‌ای که «تک همسری پیاپی» نامیده می‌شود، علاقه نشان دادند. تک همسری پیاپی، به معنای ازدواج‌های مکرر یک فرد در پی طلاق‌های پیاپی است.

افزایش این گروه از افراد فرهنگ و سرگرمیهای پررونقی را پدید آورده است و باعث شده که بر تعداد بارها، پلاژهای اسکی، تورهای مسافرتی و دیگر خدمات و کالاهای خاص افراد مجرد افزوده شود

مور میگوید: علت این نوع خانواده‌ را نیز باید در روابط آزاد زن و مرد و شادمانه زیستن و آسان سازی طلاق جستجو کرد.

 

3.      زندگی مشترک بدون ازدواج‌ :

این نوع از زندگی مشترک به مواردی اطلاق می‌شود که زوجی بدون آن که ازدواج کرده باشند، با هم زندگی میکنند و رابطه جنسی دارند. به گفته آنتونی گیدنز، این نوع از زندگی مشترک در اکثر کشورهای غربی با سرعت فزاینده‌ای در حال گسترش است و به صورت هنجار در آمده است.

«نشریه ریدرز دایجست» در پایان گزارش خود با دختران جوانی به گفت‌وگو نشسته که با روِیاهایی ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصیلات، شروع یک زندگی ایده‌آل و دست‌یابی به یک شغل مناسب به این ارتباطات غیر قانونی روی می‌آورند امّا بسیار زود پرده‌های سراب ‌گونه این اوهام به کنار رفته و واقعیت زندگی خود را نشان می‌دهد؛ اما این بیداری درست در زمانی به دست می‌آید که این دختران جوان دیگر فرصتی برای برخورداری از یک زندگی سالم و ایده ‌آل ندارند. ومیگویند :

ای کاش زمان به عقب باز می‌گشت !‏ ای کاش من به عنوان عضوی از خانواده در میان والدینم جای داشتم !‏ ای کاش هنگامی که زمینه‌های ایجاد یک ارتباط نامشروع برایم فراهم شده بود، کمی هم به زندگی آینده‌ام می‌اندیشیدم و این گونه به پایان خط نمی‌رسیدم.

نظریه «هورنای» به عقیده او، در اجتماعاتی که روابط جنسی، آزاد است، بسیاری از احتیاجات روانی شکل تمایلات جنسی پیدا میکنند و به صورت عطش جنسی در می‌آیند.

 

4.      خانواده بزرگسال کانونی :

 

تحول مهم دیگر افزایش تعداد زوجهایی است که مایل به داشتن بچه نیستند و به اصطلاح شیوة زندگی «بدون بچه» را برای خود انتخاب کرده‌اند. جیمز ریمی پژوهشگر ارشد «مرکز پژوهش راهبردی»، امروزه شاهد نوعی انتقال دسته جمعی از خانواده‌های «کودک – کانونی» به «بزرگسال – کانونی » هستیم.

 

5.      خانواده تک ‌والدی‌ :

 

خانواده‌های تک ‌والدینی، خانواده‌هایی هستند که فرزندان تنها با یکی از والدین خود و در اکثر موارد با مادر (‌90 درصد در فرانسه و 93 درصد در دانمارک) زندگی میکنند. این الگوی جدید از خانواده که مبتنی بر «‌مادر مداری» است را نماد جوامع صنعتی جدید معرفی کرده‏اند. از دیدگاه پارلمان اروپا، خانواده تک ‌والدینی را باید «واحد خانواده» انگاشت و نباید در مورد آن هیچ‌گونه تبعیض و تمییزی قائل شد. میشل آندره، آمار خانواده و ازدواج کشورهای اروپایی را نشان می‌دهد که بیش از 20 درصد جمعیت این کشورها ـ در دهه پایانی قرن بیستم در «خانواده‌های تک والدی» می‌زیسته‌اند.

مور، استفان، 1376 محققان اجتماعی، علت اصلی ظهور و گسترش خانواده‌های تک والدی را، فردگرایی مفرط ، شادمانه زیستن، و ساده‌سازی تشریفات طلاق در این گونه کشورها دانسته‌اند.

 

6.      خانواده چند والدی :

  

خانواده‌های موجود در دنیای تکنولوژیک جدید را گروهی تشکیل می‌دهد که تافلر آنها را «خانواده هم افزود» معرفی می‌کند که در آن زن و مردی که از همسرانشان جدا شده‌اند و از ازدواج‌های قبلی خود بچه داشته‌اند باهم ازدواج می‌کنند و بچه ها را نزد خود نگهدارند و بدین ترتیب شکلی از خانواده گسترده تشکیل می‌دهد.

طبق نظر میلیز این خانواده‌ها که در واقع خانواده‌های «چند والدی» هستند احتمالاً رایج‌ترین نوع خانواده فردا را تشکیل می‌دهند. او می گوید، « به تدریج به عصر اقتصاد چند همسری وارد خواهیم شد» بدین معنی که دو واحد خانوادگی درهم ادغام می‌شوند و معمولاً جهت نگهداری بچه یا هزینه‌های دیگر به یکدیگر پول می دهند.

 

7.      خانواده کمون : 

یکی از معروف‌ترین نمونه‌های اجرا شده، کمون اونیدا، ONEIDA COMMUNITY . در نیوانگند آمریکا بود که در نیمه قرن نوزدهم به وجود آمد. در این اجتماع که بر پایه اعتقادات مذهبی «جان‌ هافری نویس» GOHN HUPHREY NOYES شکل گرفت، مردان با همه زنان پیمان ازدواج بسته بودند و همگی آنها پدر و مادران فرزندان متولد شده محسوب می‌شدند. این نوع از خانواده، پس از مشکلات مختلف، بیش از سی‌سال دوام نیاورد و از هم متلاشی شد. از آن زمان تا کنون کمون‌های فراوان دیگری در روسیه، بریتانیا و همچنین بسیاری از کشورهای غربی شکل گرفته‌اند.
یکی از گسترده‌ترین تجربیاّت خانواده‌های اشتراکی، پس از انقلاب اتحاد جماهیر شوروی(1917) صورت گرفت. از آنجا که انگلس ـ همکار مارکس ـ خانواده سنتی را سنگ بنای سرمایه‌داری و ارزش‌های نظام سرمایه‌داری می‌دانست، دولت شوروی بر براندازی دودمان خانواده اصرار داشت.

 

از این‌رو متعاقب انقلاب اکتبر، تدابیر و سیاست‌هایی در شوروی در پیش گرفته شد که هدف اساسی از آن‌ها «رهایی و آزادی زن» اعلام می‌گردید، از قبیل غیر دینی کردن ازدواج، برابری کامل هردو جنس، ممنوع نبودن طلاق و سقط جنین، لغو کسب اجازه و موافقت والدین برای ازدواج و امثال آنها نقطه اوج این سیاست‌ها ، قوانین مصوبی (1926) بود که ازدواج را عملاً به هرگونه رابطه جنسی با جنس مخالف تعریف کرد. در این قوانین، کوچکترین اشاره‌ای به ممنوعیت طلاق نگردیده بود و داشتن چند همسر برای زنان جرم شناخته نشده و شوهر دیگر حق نداشت نام خود و محل سکونت خود را بر زن تحمیل کند. با این وجود، چند سالی طول نکشید که خانواده اشتراکی، باعث آشوب اجتماعی شد و آثار ناگوار سیاست‌ها ی مذکور آشکار شد. «لنین» نیز در گفت‌ و گوهایش با «کلارا زتکین» در نظریه «خانواده اشتراکی» تجدیدنظر کرد و مخالفت صریح خود را با «پیوند عشق آزاد» اعلام کرد.
مهم‌ترین نمونه کنونی زندگی خانوادگی اشتراکی و در عین حال سازمان یافته‌ترین این گونه جماعت، «کیبوتص»‏های اسرائیل هستند. کیبوتص‌ها، اجتماعی از خانواده‌ها وافرادی است که در آن بالغان (زن و مرد) با یکدیگر همزیستی جنسی دارند، به زراعت و کشاورزی مشترک می‌پردازند و مراقبت از فرزندان، مسؤولیت کل اجتماع تلقی می‌شود. بدین معنا که تمام بچه‌ها با هم در خوابگاههای عمومی می‌خوابند و پرورش آنها به عهده آموزگاران متخصص و کودک یاران است و والدین خود را معمولاً در تعطیلات پایان هفته می‌بینند.

 

8.      سایر انواع خانواده های غیر هسته‌ی   :

 

کشورهای صنعتی بسیار پیشرفته امروزه در مواجهه با اشکال بسیار متنوعی از خانواده سردرگم شده‌اند. ازدواج همجنس بازان، کمونها، گردهمایی که برای صرفه‌جویی در هزنیه با یکدیگر زندگی می‌کنند، گروهای قبیله‌ای در بین اقلیتهای قومی معین و بسیاری اشکال دیگر زندگی مشترک که قبلاً هرگز وجود نداشته است. هم چنین ازدواج‌های موقتی، ازدواج‌های پی درپی خانواده‌های خوشه‌ای و انواع گوناگون شبکه روابط نزدیک همراه با مناسبات جنسی مشترک یا بدون آن، و نیز خانواده‌هایی که پدر و مادر در دو شهرمختلف زندگی و کار می‌کنند.

امروزه حتی با اندیشه‌های مذهبی که روزی اینگونه نظریات را افراطی می دانسته‌اند پذیرفته‌اند که دیگر عصر خانواده هسته‌ای را پشت سرگذاشتیم و به قول «جسی برنارد» مشخص‌ترین ویژگی ازدواج در آینده دقیقاً این است که برای افرادی که از رابطه‌شان با یکدیگر انتظارات متفاوتی دارند، راههای مختلفی وجود دارد.اینکه کدامیک از اشکال خانواده‌های ذکر شده در آینده رواج پیدا می کند. مرتبط به تصمیماتی است که در مورد تکنولوژی و شیوه کار اتخاذ می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

          خلاصه ای از نظریات تافلر :

موج اول

موج دوم

موج سوم

سمبلها

بیل ، گاوآهن، ماهیچه

کارخانه، دودکش

کامپیوتر

ارزشها

زمین، تولید، کشاورزی

صنعت، تیتراژ تولید

عقل، فرد، اطلاعات

جوامع

قبیله ای

شهرنشینی، خانواده هسته ای

فردی، سلولی

حکومتها

امپراتوری

شکل گیری کشورها

ضعیف شدن مرزها و کم رنگ شدن ملیت

انرژی

آب، باد، درختان

انرژی فسیلی، نفت و گاز

برق، انرژی خورشیدی، انرژی اتمی

زمان شروع و خاتمه

800سال قبل از میلاد تا قرن 17

از قرن 17 تا قرن 20

از 1950 تا 2010

نوع تولید

تولید به اندازه مصرف

تولید انبوه

تولید متنوع برای مصرف

سپهر زیستی

هوای پاک و سالم

محیط زیست سالم

آلودگی هوا و دریاها و نابودی جنگلها

بسوی احیای محیط زیست و تناسب صنعت و محیط زیست

سپهر فرهنگی

قبلیه ای، سینه به سینه و محلی

فرهنگ انبوه

انبوه زدایی فرهنگ

سپهر اطلاعاتی

اطلاعات پراکنده و ناچیز

اطلاعات متمرکز و در دسترس نخبگان

اطلاعات متمرکز تبادل اطلاعات بین نهادها

خانواده

خانواده گسترده و جمعی

خانواده هسته ای

از هم گسستن خانواده پیدایش خانواده هم افزود

محیط کار

کار در مزرعه جنگلی و کوهستان

کار در کارخانه و شرکت

کار در خانه و تغییر محیط کارخانه و شرکت

نحوه و رابطه تولیدی

تولید کننده همان مصرف کننده است

شکاف بین تولید کننده و مصرف کننده

تولید برای مصرف شخصی

 شیوه انتقال خبر و اطلاعات

مردانی با صدای قوی

ناله ها و چاپارها

پست و تلفن، رادیو و تلویزیون، تلگراف، سینما، مطبوعات

ارتباطات کامپیوتری

(MAILE- E) مطبوعات الکترونیکی

صنایع

گاوآهن، چرخ،

اختراعات ضروری

زغال سنگ، راه آهن، منسوجات، فولاد،

الکترونیک کامپیوتر، صنایع فضایی، صنایع اعماق دریاها و صنایع بیولوژیک

مهارت و تخصصی

معدود افراد تخصصی دارند و اکثر کشاورزند

افراد بیشتری مهارت دارند ولی اکثر کارگر ساده اند

تعداد متخصصین از کارگران بیشتر شده است

بازار

محل مبادله کالا بدون هدف سوداگری

محل خرید و فروش همه چیز حتی هنر و روح نیز معامله می شود .

بازار لا مکان است و از طریق شبکه های کامپیوتری تجارت انجام می شود

شیوه تعیین حکومت

پادشاهی بدون اراده مردم

حکومت اکثریت با اراده مردم

حکومت اقلیت دمکراسی نیمه مستقیم

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد